حمایت از تولید داخل این روزها به یکی از مهمترین موضوعات و نیازهای کشور تبدیل شده است که به گفته کارشناسان و مسئولان در شرایط تحریمی کنونی می تواند شرایط را برای رونق اقتصادی فراهم سازد.
در میان بخش های مختلف اقتصادی کشور، بخش کشاورزی از ظرفیت های بالایی برخوردار است که می تواند شرایط را برای بی نیازی به واردات فراهم کرده و سهم صادرات غیرنفتی را افزایش دهد. متاسفانه تاکنون این مهم به خوبی محقق نشده و آنچه در عمل مشاهده شده وابستگی به واردات و ضعف بخش کشاورزی داخلی بوده است.
علاوه بر آن مقایسه قیمت تمام شده محصولات داخلی با قیمت های جهانی نشان می دهد مردم ترجیح می دهند از محصولات وارداتی استفاده کنند مگر آن که سلامت این محصولات مورد تردید باشد.
دلیل این امر نیز آن است که به رغم همه محدودیت هایی که برای واردات این محصولات اتفاق می افتد و با توجه به رشد شدید بهای ارز اما همچنان محصول وارداتی مقرون به صرفه تر از نوع داخلی است.
این در حالی است که به عقیده کارشناسان این مساله به دو عامل برمی گردد اول؛ عدم تامین مالی ارزان قیمت و مناسب و دوم توزیع نامناسب محصولات کشاورزی. این دو عامل باعث شده قیمت تمام شده که مصرف کننده می پردازد منطقی نبوده و با نمونه های وارداتی رقابت نکند. در مورد صادرات هم همین مشکل دیده می شود.
در این ارتباط رییس کمیسیون کشاورزی مجلس معتقد است سهم کشاورزی چندان از اقتصاد بالا نیست و حمایت های درستی هم از آن نمی شود در حالیکه برای توسعه صادرات غیرنفتی و بی نیازی کشور به واردات در این حوزه باید بخش کشاورزی را به خوبی مورد توجه قرار دهیم.
احمد کیخا معتقد است متاسفانه نه تنها از منظر تامین مالی بلکه از نظر دانش فنی نیز بخش کشاورزی ما نتوانسته در شرایط رقابتی با اقتصادهای دنیا حرکت کند.
به گفته وی امروزه حتی کشورهایی که عضو سازمان جهانی تجارت هستند و باید هر گونه یارانه را در جهت بقای معاهدات خود حذف کنند تحت عنوان تحقیق و پژوهش به بخش کشاورزی خود یارانه می دهند این در حالی است که در ایران کشاورزان ما از حمایت برخوردار نیستند و سیاست های اقتصادی که دولت ها اتخاذ می کنند آنها را از پیش ضعیف تر و ناتوان تر می کند.
در این ارتباط یک فعال حوزه کشاورزی در گفتگو با اگزیم نیوز با اشاره به چالش های مهمی که بخش کشاورزی در دهه های اخیر تجربه کرده موضوعاتی مانند خشکسالی، مهاجرت روستاییان، تغییر کاربری زمین های کشاورزی و مواردی از این دست را در کاهش سهم این بخش از اقتصاد ملی مورد اشاره قرار داده و گفت شرایط برای بازگشت بخش کشاورزی به جایگاه اصلی آن سخت است اما غیرممکن نیست و نیازمند حمایت دولت و بانک ها و همه بخش های مرتبط است.
به گفته حامد سلامی، کشاورزی و صنعت ارتباط بسیار محدودی با هم دارند و زنجیره ارزش در این بخش ها فعال نیست و شکل نگرفته است و این مشکل مهمی برای اقتصاد ایران است که اغلب محصولات کشاورزی با صادرات ناقص و یا در تور دلالان به صورت خام فروشی به فروش می رسد درحالیکه اگر بخش صنایع غذایی و تبدیلی بتواند با جهش روبرو شود درآمدهای ناشی از صادرات این محصولات چند برابر و ضایعات آن نیز به شدت کاهش خواهد یافت و به این ترتیب علاوه بر آن که درآمد ارزی خوبی نصیب کشور می شود وضع کشاورزان هم بسیار بهتر خواهد شد.
وی ادامه داد: این موضوع مستلزم حمایت مالی، کاهش بوروکراسی دولتی و حمایت های واقعی از بخش خصوصی است. مساله دیگر آن که هزینه های بخش کشاورزی بعد از تحریم ها و افزایش قیمت ارز در مقایسه با گذشته افزایش یافته است.
به گفته سلامی ماشین آلات کشاورزی و کود و ... امروزه گران تر در اختیار کشاورز قرار می گیرد و از طرفی شیوه های آبیاری نوین و رشد بهره وری در این بخش ها نیازمند تزریق منابع نقدینگی به تولید است بنابراین دولت باید حمایت های لازم را به عمل آورد؛ در غیر این صورت تشکیل سرمایه در بخش کشاورزی همانطور که در دهه های اخیر پایین بوده همچنان پایین خواهد ماند و این مساله برای بخش کشاورزی خطرناک است.
به گفته وی، دولت باید از تصمیمات فوری و دستکاری تعرفه ها و قیمت گذاری و ... دست بردارد. وی معتقد است این تصمیمات در سال های گذشته آثار زیان باری برای بخش کشاورزی به همراه داشته و هنوز هم ادامه دارد و اگر قرار است سهم بخش کشاورزی در اقتصاد ملی و اشتغال و درآمدهای پایدار افزایش یابد دولت ها باید در شیوه نگرش خود به این بخش تجدید نظر کنند.
وی افزود: بازده تولیدات کشاورزی اکنون بین 12 تا 15 درصد بیشتر نیست حال آن که تورم در کشور بسیار بالاتر از این ارقام است به عبارتی کشاورزی نه تنها از فعالیت خود سودی نمی برد که با فرض خواب سرمایه زیان می بیند و در چنین حاتی چه انتظاری می توان از یک فعال بخش کشاورزی داشت؟
نظر شما